شعرهای تک بیتی عاشقانه از سعدی | شعرهای رمانتیک ❤️❤️

شعرهای تک بیتی عاشقانه از شاعر معروف ایرانی

شعرهای عاشقانه سعدی

شعر عاشقانه تک بیتی از سعدی

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم ____بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

*****

خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق____که مه را بر زمین بینند و مه بر آسمان باشد

*****

چنان به موی تو آشفته‌ ام به بوی تو مست____که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

*****

هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ ای____من در میان جمع و دلم جای دیگرست

*****

گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم____هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است

*****

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم____شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

*****

ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا____به وصل خود دوایی کن دل دیوانه ما را

*****

از در درآمدی و من از خود به درشدم____گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

*****

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق____ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم

*****

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا____گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

*****

دیگران چون بروند از نظر از دل بروند____تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی

*****

خوشتر از دوران عشق ایام نیست____بامداد عاشقان را شام نیست

*****

ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم____به جز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم

*****

به خاک پای عزیزان که از محبّت یار____دل از محبّت دنیا و آخرت کندم

*****

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست____یا شب و روز بجزفکر توام کاری هست

*****

مرا که سِحر سخن در جهان همه رفته است____ز سِحر چشم تو بیچاره مانده ام مسحور

*****

آن شب که تو در کنار مایی روزست____و آن روز که با تو می‌رود نوروز

*****

ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست____هرچ آن به سر آیدم ز دست تو نکوست

*****

آن لطف که در شمایل اوست ببین____وآن خندهٔ همچو پسته در پوست ببین

*****

گر دولت و بخت باشد و روزبهی____در پای تو سر ببازم ای سرو سهی

*****

گر مرا بی‌تو در بهشت برند____دیده از دیدنش بخواهم دوخت

*****

از در درآمدی و من از خود به درشدم____گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

*****

نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم____همه بر سر زبانند و تو در میان جانی

*****

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟____طاقت بار فراق این همه ایامم نیست